به هر چیزی که نیاز به پاسخ دارد مسئله میگوییم. در اپآفرینی هر مسئلهای که با تولید یک اپلیکیشن برطرف شود را در نظر داریم. ممکن است قبل از شما فرد یا افراد دیگری به آن مسئله پاسخ داده باشند. با یک ارزش پیشنهادی، اپلیکیشنتان را از سایرین متمایز کنید. قدم صفر ساخت اپلیکیش موبایل، یافتن ارزش پیشنهادی است.
زمانی که پاسخی برای مسئله وجود ندارد یعنی رقیبی هم نیست. همین که شما با یک اپلیکیشن به نیازی پاسخ داده اید کافی است تا به مرحله بعدی اپآفرینی بروید. بهتر است به یاد داشته باشید که اپآفرین های زیادی با بومی سازی اپلیکیشنهای خارجی در این نوع پاسخگوییها پیشرو بوده اند.
اپآفرینهای خارجی مسئله را زودتر متوجه شده و یک اپلیکیشن برای پاسخ به آن ارائه داده اند. درنتیجه میتوان گفت که کشف مسئله بسیار مهم تر از پاسخ دادن به آن است. به ترتیب به سه سؤال زیر پاسخ دهید تا نورافکنهای مسیر حرکت شما روشن شوند:
- هدف اصلی اپلیکیشن چیست؟
- چه کسانی از اپلیکیشن استفاده میکنند؟
- اپلیکیشن چگونه به این افراد کمک میکند؟
در واقعیت همه چیز متفاوت است. افراد زیادی در موقعیت شما و حتی بسیار بالاتر قرار دارند و همین الان هم افراد زیادی مثل شما در حال مطالعه این مقاله هستند. پس به احتمال زیاد سایرین مسئلههایی که میتوان با اپلیکیشن به آن پاسخ گفت را یافته و اپآفرینی کرده اند. در اینجا ارزش پیشنهادی عامل موفقیت شما نسبت به سایرین میشود.
ارزش پیشنهادی اپلیکیشن چیست؟
در یک جمله دلیل ترجیح یک اپلیکیشن نسبت به سایر اپلیکیشنها است. با توجه به این تعریف، 7 نوع از ارزشهای پیشنهادی بیشترین بازدهی را در اپ آفرینی دارند. در ادامه با آنها آشنا میشوید.
1. بهبود کارکرد
با دقت به حرفهای کاربری که حین کارکردن با یک اپلیکیشن از واژههایی مثل ایکاش … ، حیف شد اینو نداره … ، اگه اینو داشت بهتر میشد … و همهی جملههایی که نوعی حسرت، هرچقدر کوچک، در آن وجود دارد، گوش دهید. به راحتی می توانید از این صحبت ها یک ارزش پیشنهادی اپلیکیشن استخراج کنید.
2. کاهش هزینه ها
به هر مقدار قیمت یک خدمات را کاهش دهید و یا هزینههای کاربران را کم کنید، یک ارزش پیشنهادی قوی ایجاد کردهاید. هزینه فقط مالی نیست، بلکه ما هزینههای بسیار گرانتری مثل زمان را هم باید در نظر بگیریم. نمونههای موفق این ارزش پیشنهادی اپلیکیشن های ارائه بلیط سفر هوایی هستند که با جستوجو میان بلیط ها، بهترین قیمتها را ارائه میدهند.
3. کوتاه کردن مسیر
میخواهید یک بسته اینترنت همراه تهیه کنید. اپلیکیشنی وجود دارد که لیست همهی بستههای اینترنت همراه با جزئیات کامل ارائه میکند. هزینهی اضافی ندارد. با اجازه شما شماره کارت بانکیتان را ذخیره میکند تا در استفاده مجدد باز هم مسیر این خدمات را کوتاهتر کند.
همه اپلیکیشنهای درخواست تاکسی و خدمات منزل از این ارش پیشنهادی استفاده می کنند. منظور از کوتاه کردن مسیر این است که کاربر در سادهترین و کوتاهترین مسیر ممکن به خدماتی که در نظر دارد دسترسی پیدا کند. البته به یاد داشته باشید که اپلیکیشنهایی که در این دستهبندی قرار میگیرند وابستگی زیادی به نیروی انسانی دارند.
4. سرگرم کردن
اطمینان دارم سرگرم کردن کاربران با هر نوع جلوهای (بصری، بازیسازی و …) میتواند یک اپلیکیشن شکستخورده و ایده سوختهای را به بالاترین حد خود برساند. وقتی در حال کار روی اولین اپلیکیشنام بودم فقط یک محتوای ساده و باکیفیت بیش از بیست هزار کاربر فعال را برای من نتیجه داشت. فقط ویژگی سرگرمکننده جدول امتیازات در روند یادگیری، در یکی از اپلیکیشنهای رقیب، اپلیکیشن من را به حاشیه برد. کاربران با دیدن جدول امتیازات و دیدن نوار پیشرفتشان سرگرم شده بودند و اصلاً متوجه این نکته نبودند که تمام محتوای این دو اپلیکیشن دقیقا از یک منبع برگرفته شدهاست.
5. مجتمع سازی
چند اپلیکشین را در یکی جمع کرده و یک اپلیکیشن بسازید. خود این کار برای بسیاری از کاربران یک ارزش پیشنهادی گرانبها است. برای مثال اپلیکیشنهایی را نظر بگیرید که برای پرداخت قبوض ساخته شدند. همچنین چند اپلیکیشن دیگر برای انتقال وجه بینبانکی ارائه شد. یک اپلیکیشن تولید شد که همهی این خدمات را یکجا ارائه میکرد. نتیجه چه شد؟ حدس آن ساده است. کاربران کمکم سایر اپلیکیشنها را پاک کردند و فقط این اپلیکیشن را در تلفن همراه خود نگه داشتند. این ارزش پیشنهادی را میتوانید با کمی دقت و هوشمندی از چند ایده خوب فعلی ارائه کنید.
6. کوچک سازی
در نقطه مقابل مجتمع سازی، کوچک سازی وجود دارد. زمانی میتوان این ارزش پیشنهادی را ارائه کرد که میبینیم تعداد بسیار زیادی از کاربران حداکثر از یک یا دو ویژگی اپلیکیشن استفاده میکنند. خبرهای باشگاههای فوتبال از نمونههای این ارزش پیشنهادی است.
7. بومی سازی
تاکسی اینترنتی در کلانشهرهای ایران موفق شده است. در شهرهای کوچکتر چطور؟ چرا سرویسدهندگان بزرگ تاکسی اینترنتی بافاصله زمانی بسیار زیاد به شهرهای دیگر میروند؟ با تحقیق در جمعیت، میزان سرانه درآمد و سفرهای آژانسهای مسافری درونشهری سنتی بهراحتی میتوان فهمید که این نوع اپلیکیشن در اقلیم شما سودآور است یا خیر.
تفاوتی نمیکند که یک اپلیکیشن موفق چه باشد، تاکسی اینترنتی یا خشکشویی آنلاین، با تحقیقات میدانی میتوانید بهراحتی اپلیکیشنی که در شهرهای بسیار بزرگ موفق شدهاند را بومیسازی کنید. خود سرویسهای خدماتی آنلاین مثل تاکسیهای اینترنتی، بومیسازی شده یک اپلیکیشن در کشوری توسعهیافته با جمعیتی بیشتر است. بزرگترین نمونه حال حاضر در این مورد اسنپ است که نمونه بومی سازی شده اپلیکیشن Uber است. هر چقدر بازار هدف اقلیم شما بزرگتر باشد، همهچیز بیشتر و بزرگتر میشود. سود مالی، کنترل، پشتیبانی، همه و همه بهطور غیر قابل کنترلی بزرگتر میشود.
حالا نوبت شماست که ایده تان را بنویسید.